فریاد زیر آب

هرکه در سینه دلی داشت به دلداری داد

دل نفرین شده ی ماست که تنهاست هنوز



           
برچسب:, ::
اشراق

روی هرسینه سری تکیه کندوقت وداع

سر ما وقت وداع تکیه به دیوار کند



           
برچسب:, ::
اشراق

روم به جای دگر دل دهم به یار دگر

هوای یار دگردارم ودیار دگر



           
برچسب:, ::
اشراق

زهدبانیت پاک است نه باجامه ی پاک

ای بس آلوده که پاکیزه ردائی دارد



           
برچسب:, ::
اشراق

سحربلبل حکایت باصباکرد

که عشق روی گل باماچه ها کرد



           
برچسب:, ::
اشراق

سبحه برکف توبه برلب دل پر ازشوق گناه

معصیت راخنده می آید زاستغفارما



           
برچسب:, ::
اشراق

ساقی و مطرب ومی جمله مهیاست

عیش بی یار مهیا نشود یارکجاست



           
برچسب:, ::
اشراق

سراپااگر زرد وپژمرده ایم

ولی دل به پاییز نسپرده ایم



           
برچسب:, ::
اشراق

سرگشته چو پرگارهمه عمر دویدیم

آخربه همان نقطه که بودیم رسیدیم



           
برچسب:, ::
اشراق

شرمنده از آنیم که در روز مکافات

اندر خور عفو تو نکردیم گناهی



           
برچسب:, ::
اشراق

سرچه باشد که فدای قدم دوست کنیم

این متاعی ست که هربی سروپایی دارد



           
برچسب:, ::
اشراق

شکرخدا که مادر ما اهل روضه بود

باروزی حلال پدر قد کشیده ایم



           
برچسب:, ::
اشراق

طاعت آن نیست که برخاک نهی پیشانی

صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیسن



           
برچسب:, ::
اشراق

طاق و رواق میکده ها تهی مباد

از های و هوی عربده میگسارها..



           
برچسب:, ::
اشراق

با خنده بلد نیستم عاشق بشوم

نه،بنده بلد نیستم عاشق بشوم

اصلا تو خودت را بکشی من اینم

شرمنده بلد نیستم عاشق بشوم!



           
برچسب:, ::
اشراق

هستی عالم هست تو  

هست همه در دست تو

دست همه پیوست تو

پیوسته جانها مست تو

گریان تو چشمان ما

ای غایب ازچشمان ما

یعقوب گریان تو شد

یوسف پریشان تو شد

عیسی به قربان تو شد

موسی به فرمان تو شد

گریان توچشمان ما

ای غایب ازچشمان ما



           
برچسب:, ::
اشراق

این کشور ما ملک پیمبر باشد  

فرمانده ما ز نسل حیدر باشد

هر کس که بُود خامنه ای رادشمن

از مشرک وبت پرست بدتر باشد



           
برچسب:, ::
اشراق

سرمایه عمر آدمی یک نفس است

آن یک نفس از برای یک همنفس است

باهمنفسی گرنفسی بنشینی

مجموع حیات عمرآن یک نفس است



           
برچسب:, ::
اشراق

غمگین نشد از اینکه به او تاخته اند

یا آنکه به جانش تبر انداخته اند

وقتی جگر انار خون شد که شنید

از شاخه ی او چوب فلک ساخته اند



           
برچسب:, ::
اشراق

دریا به خروش آمده وطوفان است

ابر و مه وخورشید وفلک گریان است

باسوز وگداز نوحه میخواند باد

زنجیر زن دسته ی ما باران است



           
برچسب:, ::
اشراق

 

قبله كسانى كه در ماه فرود مى آيند كجاست؟

 

ماه سيّاره اى است كه به دور زمين در حال حركت است و حجم آن 141برابر زمين مى باشد.(1) همان طور كه ماه براى ما خاكيان طلوع و غروب دارد، همچنين كره زمين براى مه نوردان و ساكنان آينده ماه طلوع و غروب دارد; گاهى قسمتى يا همه آن پيداست و گاهى از آن اثرى نيست.

بنابراين هنگام طلوع زمين، مجموع كره خاكى قبله كسانى است كه در ماه نماز مى گزارند و همين كه برابر كره زمين بايستند (يا در برابر خطى كه عمود بر كعبه از دو طرف زمين مى گذرد قرار گيرند) در واقع مقابل كعبه ايستاده اند و استقبال كعبه كه شرط صحّت نماز است تحقّق مى پذيرد.

ولى هنگامى كه زمين از ديدگاه ماه نشينان پنهان و به اصطلاح در حال غروب باشد، طرز ایستادن در مقابل  كعبه به اين است كه محلّ تقريبى زمين در پشت افق ماه در نظر گرفته شود و به سوى خطى كه عمود بر كعبه در دو طرف زمين در آسمان امتداد دارد بايستند.

نكته اى كه حتماً بايد به آن توجّه داشت اين است كه قبله تنها خود خانه كعبه نيست، بلكه امتداد آن از دو طرف پايين و بالا - در آسمان - نيز قبله است; يعنى هر كس به سوى خطّى كه بر كعبه عمود است و از آن مى گذرد بايستند رو به جانب قبله ايستاده و با توجّه به اين مسأله، قبله ماه نشينان در هنگامى كه زمين در پشت افق ماه قرار گرفته است روشن مى گردد.

 

. حجم ماه 12 ميليارد كيلومتر مكعب است.



           
برچسب:, ::
اشراق

 

تقصیر ماست غیبت طولانی شما

بغض گلو گرفته ی پنهانی شما

بر شوره زار معصیتم گریه میکنی

جانم فدای دیده بارانی شما

پرونده ام برای شما دردسر شده

وضع بدم دلیل پریشانی شما

ای وای من که قلب شما راشکسته ام

آقا چه شد تبسم رحمانی شما

ای یوسف مدینه مرا هم حلال کن

عفو و گذشت سنت کنعانی شما

آیا حقیقت است که اصلا شبیه نیست

رفتار ما به رسم مسلمانی شما

صدها هزار نوح وسلیمان نشسته اند

در انتظار منسب دربانی شما



           
برچسب:, ::
اشراق

 

پسر عمه ام رَپر شده است

اهل ژست و ادا و قِر شده است

صورتش را سیاه کرده خفن

خط ریشش رسیده تا گردن

ته صدایش گرفته وخشن است

عشق تیپ وقیافه ی فشن است

وضع وحالش اگرچه ناجور است

شده دلخوش به اینکه مشهور است

شده معروف بین نسل جوان

صاحب نام وشهرت وعنوان

گرچه از هرلحاظ تعطیل است

مایه افتخار فامیل است..



           
برچسب:, ::
اشراق

 

مهر تو را به عالم امکان نمیدهم

این گنج پربهاست من ارزان نمیدهم

گر انتخاب جنت وکویت به من دهند

کوی تو را به جنت و رضوان نمیدهم

نام تو را به نزد اجانب نمیبرم

چون اسم اعظم است به دیوان نمیدهم

جان میدهم به شوق وصال تو یاحسین

تا بر سرم قدم ننهی جان نمیدهم

ای خاک کربلای تو مُهر نماز من

آن مهر را به ملک سلیمان نمیدهم

ما را غلامی تو بُود تاج افتخار

این تاج را به افسرشاهان نمیدهم

دل جایگاه عشق تو باشد نه غیر تو

این خانه خداست به شیطان نمیدهم

تا سرنهاده ام چو مؤید به درگهت

تن زیر بار منت دونان نمی دهم



           
برچسب:, ::
اشراق

 

من روز ازل دل به تو دلبر دادم

حق خواست که در دام غمت افتادم

از کودکی ام میان هیأت هایت

من آب به دست عاشقانت دادم

بهتر ز بهشت، روضه های تو بُود

آموخته این راز به من استادم

یکبار که از هیأت تو جاماندم

دیدم که هزار سال عقب افتاده ام

نام همه گر شود فراموش، قسم

هرگز نرود نام حسین از یادم

آنقدر حسین حسین بگویم محشر

تا روضه بپا شود از این فریادم

قبل از همه جا به کربلایت رفتم

زین روست که تا روز ابد آبادم



           
برچسب:, ::
اشراق

 

مجنون حریف غصه لیلا نمیشود

زخم فراق بی تو مداوا نمیشود

فالی زدم به حضرت حافظ جواب داد

بخت همیشه بسته ی ما وا نمیشود

آب از سرم گذشت در این موج بی کسی

ساحل حریف طعنه دریا نمیشود

قدری بیا و حال خراب مرا ببین

حالی بپرس کم ز تو آقا نمیشود

دل خوش به هیأتم که همیشه حضورتو

جز در هوای روضه سقا نمیشود

آقا به جان پهلوی مادر ظهور کن

درد مدینه بی تو مداوا نمیشود

آقا شنیده ایم که بهار ظهور تو

بی انتقام حضرت زهرا نمیشود



           
برچسب:, ::
اشراق

 

کوه پرسید ز رود

زیر این چرخ کبود

راز ماندن در چیست

گفت در رفتن من

کوه پرسید ومن ؟

گفت در ماندن تو

بلبلی گفت ومن؟

خنده ای کرد وگفت

در غزلخوانی تو

آه از آن آبادی

که در آن

کوه رود

رود مرداب شود

بلبل سرگشته سرش رابه گریبان ببرد

ونخواند دیگر

من وتو

بلبل و کوه و رودیم

راز ماندن جز در

خواندن من

ماندن تو

رفتن یاران سفر کرده مان نیست ،

بدان!




           
برچسب:, ::
اشراق

 

قســم به غیرت مردانه ی علی اصــغر

به درد عشق نخوردن چه ارزشی دارد

هزار ســر به فدای غــباری از خــاکم

وطن نبــاشد اگر تن چه ارزشـــی دارد

از این طرف نگرانی ست تا که برگردند

از ان طرف چه کسی شوق امدن دارد

کسی که تا لب مــرز جنون جـلو رفته

به کربــلادل اومــیل ســر زدن دارد

اگر که پــای حرامی به کــشورم وا شد

همیــشه خاک طلا داردست کج دارد

به هـشت سال دفاع مقدسـم سوگند

هــوای خاک مرا ثـــامن الــحجج دارد



           
برچسب:, ::
اشراق

 

منـــطقِ منــطقه‌ی ما عـشق است

مذهــب مــطلقه‌ی ما عـشق است

 



           
برچسب:, ::
اشراق

 

سینه زدن فقط وفقط این کمال نیست

مقصودنوکری که فقط عشق وحال نیست

سینه زنی که سینه زن واقعی بُود

نسبت به هیأتش نفسی بی خیال نیست

بیچاره است هرکه در این راه مثل من

درفکرباز کردن راه وصال نیست

یک روز مستِ مست ودوصدهفته بی خیال

این راه ورسم عاشقی واعتدال نیست

آنکس که عاشق رخ ماه حجاز شد

در گیر و دار روز و شب وماه وسال نیست

قدر نفس کشیدن در روضه را بدان

زیرا دگر برای زیارت مجال نیست

آنکس که اکتفا به ظواهرکند بدان

فهمش فراتر از سخن خد وخال نیست

دنبال عشق وعاشقی بی بهانه باش

زیرا برای عشق حقیقی زوال نیست

آری کسی که دل بنهد در کف نگار

دیگر وصال یار برایش محال نیست

این آخرین کلام من دل شکسته است

مِی خوردن از کف همه بهرت حلال نیست



           
برچسب:, ::
اشراق